داستان های ممنوعه (جبهه مقاومت)

ما با قلم مقاومت راوی انتقام سختیم

داستان های ممنوعه (جبهه مقاومت)

ما با قلم مقاومت راوی انتقام سختیم

داستان های ممنوعه (جبهه مقاومت)

سلام


انقدرحرفهای توی داستان شیرینه که عمق وجودم به لرزه میافته


خدا رو قسم میدم به قطره قطره اشکی که پای داستانتون ریختم خدا بر توفیقاتتون بیافزاید و همون امامی که کمکتون کرد تا دست به نوشتن چنین داستانی بزنید، یاریتون کنه


دستتون رو می بوسم، نه به پاداش زحمتتون بلکه برای محبتتون به این خاندان و عطر نفسهای عاشق تون که جان تازه به کالبد بی روحم داده


یه دنیا سپاس بخاطر سرانگشتان مهرجویِ شما، من خودم یکی ازکسانی هستم که مشتاقانه این رمان رو که حدیث عشق شیعه هستش تو گروه پخش میکنم و شاهدم که دوستان با چه اشتیاقی ملتمسانه ادامه ماجرا رو طلب میکنن

تنها کاری که میتونم بکنم یه تشکرو دعای خیریه که بدرقه راهتون کنم


تواین شب عزیز شب شهادت مولای متقیان براتون یه دنیا آروزی خوب دارم


اجرتون پیش خدا و ائمه محفوظه، عاقبتتون بخیر، توفیقتون روزافزون، نفستون حق، همنشین فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به برکت صلوات برمحمد وال محمد (صلی الله علیهم اجمعین)
.

  • ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی