میدانستم اگر چادر زرشکی را سر کنم، طنازی بیشتری دارد و یکلحظه در نظر گرفتن رضایت خدا کافی بود تا چادر سنگینتر را انتخاب کنم. چادری که زیبایی کمتری به صورتم میداد و برای ظاهر شدن در برابر دیدگان یک مرد جوان مناسبتر بود. صلابت این انتخاب و آرامش عجیبی که به دنبال آن در قلبم جاری شد، آنچنان عمیق و نورانی بود که احساس کردم در برابر نگاه پُر مِهر پروردگارم قرارگرفتهام و با همین حس بهشتی قدم به اتاق نشیمن نهادم و با لحنی لبریز حیا سلام کردم.
- ۰ نظر
- ۰۷ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۲۹