سلام بانو...
ساعت 1:41بامداد...
خیلی وقته جان شیعه رو تمومش کردم...
دراوج امتحانات پایان ترم، تموم درسامو کنارگذاشتم و نشستم با جان شیعه، جان تازه ای به کالبد روحم دادم...
کتاب فوق العاده ای بود...
خیلی زیبا...
بارها با اشک و لبخند همراه بود؛ و در پایان یک حس امیدواری عجیبی به دل آدم میداد...
خانم ولی نژاد! هر وقت خیلی ناامید میشم، گوشیمو باز میکنم و یه تیکه ازکتابو میخونم! انگار با یه دم مسیح گونه ای در جان منم میده....
ازتون تشکرنمیکنم..! چون قلمتون مقدس و ارزشمنده! در عوضش ازامام خوبی ها رحمه لله العالمین عالم بعدپیامبر، اباعبدالله الحسین(علیه السلام) میخوام که هرچه به خوبان و مقربان درگاهش داده به شما هم عنایت کنه....
دعا کنید خدا قفل قلم و قلب ما رو هم بشکنه و از این روسیاهی دربیاییم...
ندیده دوستتون دارم و برام محترمید....
- ۰ نظر
- ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۵۸