برای کی جاسوسی میکنی ایرانی؟
پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۲۳ ب.ظ
داستان دمشق شهر عشق
تازه عروسی که گلوله خورده و هزاران کیلومتر دورتر از وطنش در غربتِ مسجدی رها شده، مبارزهای که نمیدانستم کجای آن هستم و قدرتی که پرده را کنار زد و بیاجازه داخل شد. از دیدن صورت سیاهش در این بیکسی قلبم از جا کنده شد و او از خانه تا اینجا تعقیبم کرده بود تا کار مرا را یکسره کند که بالای سرم خیمه زد، با دستش دهانم را محکم گرفت تا جیغم در گلو گم شود و زیر گوشم خرناس کشید :«برای کی جاسوسی میکنی ایرانی؟»...
به زودی منتشر میشود ...
- ۰۲/۱۰/۲۸
زود تر بزاررررررررررررررررررر ادااااامشششششششششششش