نخستین باری که نگاه الهه در چشم مجید می شکند...
پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ب.ظ
جملهای که از زبان ابراهیم جاری شد، بیآنکه بخواهم سرم را بالا آورد و نگاهم را به میهمانی چشمان آرام این مرد غریبه بُرد و دیدم نگاه او هم به استقبالِ آمدنم، در ایوان مژگانش قد کشیده و بیآنکه پلکی بزند، تنها نگاهم میکند...
- ۹۵/۱۲/۲۶